موکب امام حسین

ساخت وبلاگ

كاسبي در بازار (اصفهان ) مغازه اي داشت و كنار مغازه اش سقاخانه اي بنام (آقا اباالفضل (ع )) بود، او چون علاقه زيادي به (حضرت عباس (ع )) داشت مي گفت : آقاجان من به عشق شما اين سقاخانه را تميز مي كنم و از آن بخوبي نگهداري مي كنم و آن را آب مي كنم كه مردم جگر داغ شده ، از آن بياشامند و بياد لب تشنه برادرت حسين (ع ) و فداكاري و ايثار و وفاي شما بيفتند، و شما هم در عوض مغازه مرا نگهداري كن كه يك وقت سارق و دزد به آن نزند. موکب امام حسین ...
ما را در سایت موکب امام حسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : astahoseina بازدید : 174 تاريخ : جمعه 4 مهر 1399 ساعت: 6:06

جنت و رضوان و حور و كوثر و غلمان هست همه آيتي ز خوي ابوالفضل نور دل حيدر است و شمع شهيدان مظهر حق است نور روي ابوالفضل شمس و قمر شد خجل ز نور جمالش مشك ختن شمه اي ز بوي ابوالفضل خالق اعظم گناه خلق دو عالم جمله ببخشد به آبروي ابوالفضل (57) موکب امام حسین ...
ما را در سایت موکب امام حسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : astahoseina بازدید : 243 تاريخ : جمعه 4 مهر 1399 ساعت: 6:06

..... فاضل نبیل وثقه جلیل ملا علی محمد طالقانی ..ه از یکی از طلابی که ساکن صحن مطهر حایر آقا ابی عبداللّه الحسین ع بود نقل می فرمود : یک روزي از روزهائی که در حجره صحن بودیم و درس می خواندیم و در اوائل دوران طلبگیم بود امر معاش بر من تنگ شد بقدري که تمکن بر خرید قدري گوشت که یک شب بپزم و صرف کنم نداشتم و بوي گوشت که از همسایه هم حجره ایم که غذا می پخت بر مشامم می رسید بدنم می لرزید ، یک روز به این فکر افتادم که کبوترهاي زیاد به صحن و حجره می آیند و اینها موکب امام حسین ...
ما را در سایت موکب امام حسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : astahoseina بازدید : 256 تاريخ : جمعه 4 مهر 1399 ساعت: 6:06